بازی برد - برد با وابستگی متقابل میسر است. / دکتر محمود سریع القلم

ساخت وبلاگ
 

                   تفاوت اروپا با آمریکا در رابطه با ایران

 

قدرتِ فراوان سبب بی تفاوتی نسبت به دیگران می شود. ریشه ی اهمیت دادن

به دیگران در نیاز داشتـن و وابستگـی به آنهـاست. این یک واقعیـت اجتنـاب ناپذیر

زندگی انسـان هاست. تربیـت و آمـوزش فـراوانی باید صـورت پذیرد و ساختارهای

بی شمـاری بنـا شود تا «قـدرت» و «اخلاق» ممـزوج و همـراه گردند. به سختـی

بشر بتواند قدرت، انصاف، اخلاق و راستگویی را در یک شبکه جمع کند. متأسفانه،

وقتی قدرت افزایش می یابد، دیگران اهمیت خود را از دست می دهند. در روابط

بین الملل، اهمیت دادن، عمدتا" اقتصادی است.

   نکته ی منفی در برخورد اروپا و آمریکا با ایران این است که ریشه های اقتصادی،

مالی و تجاری ندارد آنها نیازی به ایران ندارند. چندی پیش یک مقام آلمانی گفت:

آلمـان با لیتوانـی با جمعیت دو میلیـون نفری و مسـاحت 65 هزار کیلومتـرمربعی،

تجارت به مراتب بیشتری دارد تا ایران! تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا حدود 19

هزار میلیـارد دلار است و با آمـریکا حدود 700 میلیارد دلار تجارت دارد، امـا تجارت

همین اتحادیه ی اروپا با ایـران حدود 12 میلیارد دلار است. اگر شخصـی فـرصت

شنیدن نجواهای اروپایی ها را داشته باشد متوجه می شود که آنها ایران را عاری

از عقلانیتِ اقتصادی می دانند. شاید در شرایط عادی، تجارت اتحادیه ی اروپا با

ایران در حد ویتنام یعنی 40 تا 45 میلیـارد یـورو باشد. تجارت آمریکا با 25 کشور

خاورمیانه و شمال آفریقـا (بدون محاسبه ی  تسلیـحات) حدود 215 میلیارد دلار

است. این درحالـی است که فقـط تجارت آمریکا با آلمـان حدود 170 میلیارد دلار

است.

   پس شاید تفـاوتِ ظـاهری در برخورد اروپـا و آمـریکا نسبـت به ایران را باید در 

عوامل دیگر، به جز اقتصاد، جستجو کرد. اروپایی ها عموما" خود را کشور های

خواهان دمـوکراسی / دولـت رفـاه تعریف می کنند و با تجربیـات تاریـخی که در

ناخودآگاه آنها وجود دارد از جنگ، خشونت و درگیری هراس دارند و نگران تحمل

پی آمدهای تشدید تخاصمات در خاورمیانه هستند.مثلا" اروپایی ها تا آنجا پیش

رفتند که سه میلیارد یورو برای هزینه های حدود 2.5 میلیون نفر مهـاجر سوری

در اختیار ترکیه قرار دادند. در مقابل، آمریکا تنها کشوری است که توانست حتی

از جنگ سرد با کمونیسم و شوروی طی چندین دهه حدود 5 هزار میلیارد دلار

درآمدِ ملی و رشد فناوری ایجاد کند. 

   تفاوت دیگر میان اروپا و آمریکا در جایگاه سیاست خارجی و نظام سیاسی آن 

دو است. اروپایی ها عموما" در طیف احزابی که در پارلمان های آنها وجود دارد

پیرامـون موضوعـات سیـاست خارجی به تفاهـم و اجمـاع می رسنـد، و با تغییر

دولت ها جهت گیری آنها تغییری نمی یابد. اما در آمریکا هر نهاد حکومتی برای

خود سیـاست خارجی دارد و در نهـایـت، جایـگاه لابـی هـا در طیـف نهـادهـای

حکومتی، جهت گیری سیاست خارجی را مشخص می کند. لابی ها به مراتب

تعیین کننده تر از دستگاه های اجرایی هستند. برجام، نتیجه ی موفقیتِ موقتِ

کاخ سفیـد بر لابـی هـای قـدرتمنـد بود. یک فعـال حزب دمـوکرات اخیـرا" در یک

کنفرانس می گفت: اگر مـا 2020 به قـدرت برگردیـم ممکن است بـرجام را احیا

کنیم ولی تحریم ها به واسطه ی  قدرتِ لابی ها، سر جای خود می مانند. این

تفسیـر از سیاست خارجی آمـریکا نکات بدیهـی و همگانـی است. جای تعجب

است که دستگاه عـریض و طویل دیپلمـاسی با صدهـا کارشنـاس و انبوهـی از

تجربـه و ادعا، متـوجه ی این بدیهیـات در روابـط بیـن الملـل و سیـاست خارجی

آمریکا نمی شود! این خود معرف این واقعیت است که درجه ی شناخت از اقتصاد

و سیاست بین الملل در دالان های پروپاگاندا و شعارهای تبلیغاتی متوقف شده

است.

 

 

   نکته ی سوم در روان شناسی قدرت است. در رفتار سیاسی، اروپایی ها به

مراتب پیچیده تر از آمریکایی ها هستند. آمریکایی ها فرهنگی صریح و مستقیم

دارند.در روابط اجتماعی و سیستم اقتصادی خود نیز اینگونه هستند.آمریکایی ها

هنرِ استتارِ نفرت را ندارند. توان غیرقابل مقایسه ی مالی، اقتصادی، فن آوری و

نظامی آنها نسبت به دیگران، این خصلت را حتی تشدید کرده است. فهم نیّتِ

آمریکایی ها به مـراتب راحت تر از اروپایـی هاست. در عین حال، اگر عملکرد هر

دو را بر روی یک منحنی ببریم، بسیار روشن است که اهداف جمهوری اسلامی

را قبـول ندارنـد. یکی صراحتـا" این را می گویـد؛ دیگری تعامـل می کند و عکس

می گیرد ولی همان نتیجه را منتقل می کند.

   اروپایی ها با صدها فیلسوف و پانصـد سال تجربـه ی «مدیـریـت اختـلاف» در

سنت Sun Tzu استراتژیستِ چینی که حدود 25 قرن پیش زندگی می کرد عمل

می کنند. جمله ی زیر که از اوست، شاهکار فکری و مدیریت استراتژیک است:

 

For to win one hundred victories in one hundred battles is not       

the acme of skill. To subdue the enemy without fighting is the acme

of skill.F 

Sun Tzu, The Art of War, circa 500 BCE  

 

   مضمون روشِ اروپایی ها را زمانی یک دانشگاهی/ سیاستمدار آمریکایی متولد

اروپا گفت: "برخورد با ایران خیلی استراتژی نمی خواهد."

   در حکمرانی عقلانی، این سخن که نباید در انتظار دیگران نشست و به آنها امید

بست متیـن و منطقـی است. باید از خود پرسیـد: کدام کشورها و کدام بنگاه های

خارجی به کالاهـا و خدمـات ایرانـی محتاجنـد؟ بازی برد- برد در وابستگـیِ متقـابل

است. وابستگی به کالا و خدمات و بانکهای آنها وابستگیِ یک طرفـه است. ترکیه

82 میلیـارد دلار به اتـحادیـه ی اروپـا صـادر مـی کند و کره جنوبـی 56 میلیـارد دلار.

مکزیک 243 میلیارد دلار به آمریکا صادر می کند و هند 50 میلیارد دلار.

   در میان ده ها تعریف، این تعریف از «استقلال» را در نظر بگیرید:

 

           " کشوری مستقل است که به آن زور نگویند."

 

   به چه کشوری زور نمی گویند ؟ به کشوری که عمدتا" از لحاظ اقتصادی به آن

وابسته باشند و وابستگیِ متقابل وجود داشته باشد. ترکیه عضوِ ناتو است ولی

با روسیه شراکت سیاسی دارد. غربی ها تحمل می کنند چون وابستگی های

متقابل قابل توجهی با ترکیـه دارند. سیاست خارجی ترکیـه بر اساس «توئیـت»

طراحی نشده است بلکه پشتوانـه های مهم اقتصادی دارد. بانک های اروپایـی

نمی گذارند دولت هایشان با ترکیه خیلی تلخی کنند. پیش بینـی می شود که

تولید ناخالص داخلی ترکیه در سال آینده ی میلادی به 900 میلیارد دلار برسد.

آن کشور نه نفت دارد و نه گاز و پتروشیمی!

   در برخورد اروپا و آمریکا با ایران، آنچنان تفاوت محتوایی وجود ندارد. هیـچکدام

به ایران وابسته نیستند. چین در مقیاس بسیار وسیعی، غرب و غیر غرب را به

خود وابسته کرده است و اهداف خود را به آرامی پیش می برد. وقتی زمستان

می شود، خواسته ها و فشار های سیـاسی روسیـه ازاروپـای شرقـی افزایش

می یابد چون آنها را با لوله های گاز و فروش گاز به خود وابسته کرده است.

   عدالت خواهی در روابط بین الملل از طریق اعداد و ارقام به دست می آید. حق

و حقـوق ایـران در روابـط خارجی از مسیـر کار، فعالیـت، کارآمـدی، تولیـد، مـزیّـت

نسبی و صادرات به دست می آید.

   ژاپنـی ها در سـال 1868 به این کانـون حکمـرانـی و قاعـده ی بازی رسیدند.

کره ای ها 1962، چینی ها 1980، ترکیه 1982 و هند 1985.

 

بلند بگو الهی شکر!...
ما را در سایت بلند بگو الهی شکر! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : transcendency بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 21:30