بلند بگو الهی شکر!

متن مرتبط با «سایه» در سایت بلند بگو الهی شکر! نوشته شده است

غزل "سایه" به "شهریار" و پاسخ او

  • غزل سایه به شهریارنشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من و توستگوش کن با لب خاموش سخن می گویمپاسخم گو به نگاهی که زبان من و توستروزگاری شد و کس مرد ره عشق ندیدحالیا چشم جهانی نگران من و توستگرچه در خلوت راز دل ما کس نرسیدهمه جا زمزمه ی عشق نهان من و توستگو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنهای بسا باغ و بهاران که خزان من و توستاین همه قصه ی فردوس و تمنای بهشتگفت و گویی و خیالی ز جهان من و توستنقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقلهر کجا نامه ی عشق است نشان من و توستسایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهروه ازین آتش روشن که به جان من و توست،پاسخ شهریار به سایهگر از این چاه طبیعت که جهان من و تستبدر آییم جهان جمله از آن من و تستآسمان پهنه ی خوانی که به پای تو و منمهر و مه قرصه ی نانی که بخوان من و تستاز ازل خلعت تشریف بدوش تو و منتا ابد آیت تکریم به شان من و تستکلک فرمان فلک، نامه نویس تو و منپیک شاهین قضا، نامه رسان من و تستکهکشان دیو براند به شهاب ثاقبتا کجا بین قرق تیر و کمان من و تستآسیای فلکی روز و شبش نوبت ماستکه تنور مه و مهر از پی نان من و تستنیست جز سرو و گل و لاله در این باغ و چمنگر بهار تو و من یا که خزان من و تستاین چه نام ازلی وین چه نشان ابدیکز ازل تا به ابد نام و نشان من و تستعقل نامحرم عشق است ، نیازی به میانبا وی از عهد ازل آنچه میان من و تستدلبرا جان تو و من که به عهدی همه کجقسمی راست اگر هست به جان من و تستآسمان نیست قران مه و مهرش در یاداین همه دور قیامت که قران من و تستتو که شرح ورق گل همه خواندی دانیکه فغان دل بلبل به زبان من و تستچشمه ی آب حیاتی که به دستان گویندگوهر شعر تر و طبع روان من و تستگر زمان فاصله ی حافظ و سعدی است چه باکحالی آن فاصله خ, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها